نه پر دارم
نه پرواز می دانم
اما، وقتی
"دوستت دارم" می گویی
و ترانه عاشقانه می سرایی
من بال در می آورم
و تمام هستی را
از اولِ "بود"
تا لحظه ی "نبود"
می پیمایم!
کاش بدانی
پرم می دهی
وقتی از عشق می گویی...
امتیاز : | نتیجه : 1 امتیاز توسط 11 نفر مجموع امتیاز : 19 |
بحث ایمان دگر و جوهر ایمان دگر است
جامــــه پاکـــی دگــر وپاکی دامان دگر است
کــــس ندیدیم کـــــه انکــــار کــــــــند وجدان را
حــــرف وجــــــدان دگـــر و گوهر وجدان دگـر است
کــــس دهـــان را به ثناگـــــویی شیــــطان نگــشود
نفــــی شیطان دگــــر و طاعت شیـــــطان دگــــر است
کـــس نگــــفته است ونگـــــوید کــــــه دد ودیــــو شویــــد
نقــــش انســـــان دگــــــر ومعنــــــی انســــان دگـر است
کــــس نیامـــــد کــــــه ستایــــد ستــــم وتفرقــــــــه را
سخـــن از عـــدل دگـــــــر ، قصه احسان دگــر است
هــــــرکـــــــه دیدم بخدمت کــــمری بست بعهــــد
مــــرد پیمان دگــــــر وبستـــــن پیمان دگر است
هــــرکــــه دیدیــــم بحفظ گـــــله از گرگان بود
قصد قصاب دگر ، مقصد چوپان دگر است...
رحيم معيني كرمانشاهي
امتیاز : | نتیجه : 1 امتیاز توسط 6 نفر مجموع امتیاز : 7 |
ماه مبارک رمضان ماهی است که چاقها در آن ماه چاقتر میشوند و لاغرها، لاغرتر البته همه ما بهتر میدانیم که روزه گرفتن برای چاق شدن یا لاغر شدن نیست بلکه به منظور طهارت روحی و تقواست. اما چاق شدن بعد از 30 روز روزهداری میتواند حسابی آزاردهنده باشد.
به گزارش باشگاه خبرنگاران، در اینجا هشت گروه از افراد روزهداری که احتمالا در این ماه وزن اضافه میکنند را آوردهایم، شما ممکن است جزو یکی از این دستهها باشید یا حتی جزو همه آنها ولی مهم این است که از همین امروز حواستان را جمع کنید تا مبادا در پایان این ماه مبارک نتیجه افراد همین گروهها -یعنی چاقی- در انتظارتان باشد. یادتان باشد بدون برنامهریزی غذایی شما بیشــتر به سمت اضافه وزن گام برمیدارید تا کاهش آن، پس باید بر جذب مواد غذایی، نوع موادغذایی و زمان خوردن نظارت و کنـــــــترل داشته باشید.
کسانی که زیاد مهمانی میروند
برگزاری مجالس افطار که یکی از سنتهای دیرینه ما مسلمانان به حساب میآید، میتواند یکی از علل چاقتر شدن افراد چاق باشد مخصوصا که افراد خوشاشتها نمیتوانند از این گونه مجالس و سفرهها به راحتی دست بکشند. در این مجالس افطاری، صاحبخانه سعی میکند از هر غذایی خوشمزهترین را تهیه کند مثلا برای خوشمزهتر شدن سوپ به آن خامه اضافه میکند که چاقکننده است، برای غلیظ شدن خورش به آن آرد میزند که کالریاش را بالا میبرد، برنج را با كره سرو میکند، از طرف دیگر آش و حلیم یا حتی کلهپاچه هم در این افطاریها حتما وجود دارند که هر کدام پر از کالری هستند؛ ميزان کالري آش و بهويژه کله پاچه بيش از حد مجاز است و حلیمهایی که در بیرون از منزل طبخ میشوند، بسیار چرب و پرگوشت هستند و شکر زیادی حین مصرف به آنها اضافه میشود.
کسانی که فعالیت بدنی را تعطیل میکنند
چرا با اینکه در رمضان روزه میگیریم چاق میشویم؟ چون معمولا انرژی دریافتیمان بر انرژی مصرفیمان غالب میشود. درواقع وقتی میزان فعالیت فیزیکی را در ماه رمضان تا حد ممکن کم میکنیم و در جهت استراحت و خواب بیشتر عمل میکنیم؛ دیگر بدن انرژی همیشگی را مصرف نمیکند و از جهت دیگر با خوردن غذاهای پرکالری سعی میکند سوخت همیشگی را دریافت کند، درنتیجه همین انرژیهای اضافه به صورت چربی ذخیره میشوند و فرد چاقتر میشود.
علاوه بر اینها تحقیقات انجـام شده نشان میدهند که ورزشهای سبک در ماه رمضان به کاهش سموم ذخیره شده در بدن کمک میکنند تا چربیهای بدن روز به روز بیشتر نشوند.
بدخورها بیشتر از پرخورها در معرض خطرند
در حال حاضر بدخوری شایعتر از پرخوری است. استفاده زیاد از مواد چاقکننده و مضر چون زولبیا و بامیه و انواع شیرینیها ازجمله مصادیق بدخوری است و افراد تصور میکنند چون در طول روز هیچ چیز نمیخورند، مجاز هستند از این خوراکیها مصرف کنند.هنگام افطار با توجه به خالی ماندن معده برای مدت نسبتا طولانی، نباید به صورت ناگهانی به خوردن غذاهای سنگین و شام مفصل اقدام کرد، بلکه بهجای آن بهتر است روزهداران با مقداری نان و پنیر و سبزی افطار کنند تا ولع گرسنگی آنها برطرف شود و دو ساعت بعد شام بخورند. البته این توصیه بیشتر برای افراد بالغ است و نوجوانان در سن رشد میتوانند بلافاصله یک وعده غذایی کامل بخورند.
کسانی که تا نیمه شب پرخوری را کنار نمیگذارند
معمولا بعد از یک روز طولانی روزهداری فرد کمی نسبت به غذا حریص میشود و احساس میکند در آن فرصت کوتاه افطار تا سحر باید تا حد ممکن معده را از مواد غذایی انباشته کند، اگر شما هم جزو این دسته افراد هستید توصیه میکنیم با برنامهریزی بعد از افطار کمی خودتان را مشغول کنید تا خوردن را کنار بگذارید مثلا شرکت در مجالس و مراسمی که در شبهای ماه مبـارک رمضان برگذار میشود فرصت خوبی را برای پرهیز از پرخوری در طول شب فراهم میآورد. یادتان باشد انرژی ذخیره شده ناشـی از پرخوری آخر شب باعث کاهش میزان متابولیسم و سوخت و ساز بدن میشود زیرا فرد بلافاصله بعد از خوردن به رختخواب میرود و فرصتـی برای انجام فعالیت و سوخت و ساز بدن باقی نمیماند و این نهتنها احتمال چاقی را افزایش میدهد بلکه شخص روزهدار فردایی آکنده از خستگی و بیحالی را تجربه خواهد کرد.
کسانی که کنترلی بر کالری ندارند
هستند کسانی که اصرار دارند برای افطار باید انرژیبخشترین غذاها را مصرف کنند بنابراین بیشترغذاهایی که برای این وعده تهیه میکنند سرشار از کالری هستند، اگر میخواهید دراین ماه چاق نشوید، باید حواستان باشد که از خوردن غذاهای پرکالری پرهیز و روی وعدههای غذایی سالم تمرکز کنید، یادتان نرود پرخوری و غذاهای چرب در هنگام افطار سلامت روزهداران رابه خطر میاندازد. در گذشته روزهداران برای افطاری خــود از آب و خرما استفاده میکردند ولی این روزها افراد مستقیما سراغ وعدههای غذایی سنگین میروند.
از طرف دیگر در گذشتـه میگفتند روزه باعث استراحت بدن میشود و این امکان را بهوجود میآورد که سمها و ناخالصیهای ناشی ازغذاهای پـردازش شده از بین بروند. شما هم اگر استعداد چاقی دارید، باید به این جنبه توجه کنید پس غذاهای چرب و پرکالری را کنار بگذارید و از غذاهای سبک استفاده کنید تا سمهای بدن برطرف شوند و به کاهش وزن مطلوب دست یابید.
کسانی که ولع شیرینی خوردن پیدا میکنند
این روزها سفرههای سحری و افطار افراد پر از انواع غذاهای چرب و شیرین مانند حلوا، کاچی، خرما، شلهزرد، شیربرنج چرب و شیرین و بالاخره زولبیا و بامیه است تا به نوعی ضعف روزهداری را کم کند، اما یادتان باشد در ماه رمضان دلیل ضعف، کم خوردن نیست بلکه بیشتر کم آبی است که موجب ضعف میشود. امسال ماه رمضان با روزهای بلند تابستان همزمان شده و طبیعی است که اگر در فاصله افطار تا سحر به اندازه کافی آب یا سایر مایعات نوشیده نشود، بدن دچار کم آبی میشود و ضعف میکنید؛ حال اگر گمان کنید که این ضعف به علت پایین آمدن قند خون است و باید با خوردن شیرینیجات آن را جبران کنید، سخت در اشتباهید. ناگفته نماند که یک عدد زولبیای 100 گرمی 450 کالری و صدگرم باقلوا 550 کالری دارد.
مجموع کالری صد گرم از این دو شیرینی معادل 1000 کاری میشود و اگر 1000 را تقسیم بر 7/7 کنیم 130 گرم دنبه در هر روز تولید میشود و اگر 30 روز ماه مبارک را در نظر بگیریم، مجموع افزایش وزن روزهدار در ماه مبارک رمضان- برای خوردن این شیرینی- نزدیک به چهار کیلوگرم خواهد بود و این حقیقتی است که عملا آن را در روزهداران در پایان ماه رمضان میبینیم. بهترین ماده قندی برای مصرف در ماه رمضان خرماست که هیچ عوارضی ندارد و باعث بالا رفتن قند خون نمیشود، به علاوه مقدار زیادی از ویتامینهای بدن را نیز تأمین میکند.
کسانی که سحری نمیخورند
جالب است بدانید روزهدارانی که از افطار تا افطار غذا میخورند چاقتر از افرادی میشوند که افطار، سحری و یک وعده نیمهشب میخورند و در این میان حذف وعده غذایی سحری از همه آسیبرسانتر است. این تصور که وعده غذایی شام میتواند جایگزین وعده سحری شود بسیار اشتباه است زیرا فرد در طول روز دچار افت قند خون میشود و تمایلش به مصرف غذاهای شیرین و پرکالری زیاد میشود، درواقع سلولهای عصبی از کربوهیدراتها انرژی میگیرند و با حذف سحری فرد برای خوردن مواد پرکالری حریص شده و در افطار پرخوری میکند و همین زمینهساز افزایش وزن میشود.
به علاوه مصرف زیاد مواد غذایی چرب هنگام افطار موجب بیاشتهایی هنگام سحر میشود، چون هضم چربیها در بدن نیازمند زمان طولانیتری است. خوردن خوراكیها و مواد غذایی تا دیر وقت و به تاخیر انداختن زمان خواب، موجب بیاشتهایی و بیحوصلگی هنگام سحر میشود، بنابراین اگر وعده افطار به صورت مناسب مصرف شود، مشكلی برای وعده سحر ایجاد نخواهد شد.
کسانی که کمتر از سه وعده غذا میخورند
اگر بخواهید بدنی متناسب داشته باشید، باید به طور نرمال وعدههای غذایی روزانه خود را به پنج بخش تقسیم کنید حال در ماه رمضان امکان پنج وعده خوردن وجود ندارد اما میتوانید سه وعده برای خود در نظر بگیرید، اما چرا بیشتر بودن تعداد وعدههای غذایی به لاغر شدن کمک میکند؟اگر فرض کنیم سهمیه روزانه غذای یک شخص 2000 کالری است شخصی که میخواهد چاق شود، باید این مقدار را در یک وعده بخورد تا بدن او یک بار برای هضم غذا انرژی صرف کند برعکس، افرادی که میخواهند لاغر شوند، بهتر است که 2000 کالری را در پنج نوبت(400 کالری) بخورند، زیرا در این حالت بدن او پنج بار برای هضم غذا انرژی مصرف میکند و زودتر لاغر میشود. از طرف دیگر هنگام خوردن، متابولیسم پایه بدن افزایش مییابد و این امر منجر به کاهش سریع تر وزن میشود (ناگفته نماند که این موضوع فقط در حالت ثابت ماندن مقدار غذای دریافتی در هر دو حالت صدق میکند).
دکتر پاول فابری و همکارانش در شهر پراگ تحقیقی انجام دادند که طی آن، افرادی را به شش دسته تقسیم کردند تا با پذیرایی یک تا شش وعده از آنان با رژیم مساوی از نظر کالری و نوع غذا به اثرات احتمالی کم و زیاد شدن وعده غذایی انسان پی ببرند. نتیجه مطالعه نشان داد در گروههایی که در روز سه وعده یا کمتر غذا میخوردند وزن و چربی بدن بیشتر از کسانی بود که در شبانه روز پنج یا شش وعده غذا میخوردند. همچنین مشاهده شد، در گروهی که تعداد نوبتهای غذایی آنها کمتر بود، میزان کلسترول بیشتر بود.
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
سلام.
طبق اعلام پلیس +10 :
از روز 20 فروردین انصراف/عدم انصراف برای یارانه ها به این ترتیب شروع میشه که شما با توجه به آخرین رقم کد ملی از سمت راست، اگر صفر هست در روز بیستم، اگر یک هست در روز بیست و یکم، و به همین ترتیب تا روز بیست و نهم فروردین به سایت refahi.ir مراحعه می کنین و اگر این بین کسانی باشن که جا مونده باشن و نتونسته باشن که انصراف/ عدم انصرافشون رو ثبت کنن، روزهای سی ام و سی و یکم فروردین به این سایت مراجعه می کنن.
ضمن اینکه طبق اطلاعات بنده اگر کسی دریافت یارانه براش ضروری نباشه و انصراف نده، از طرف مسدولین حذف میشه .
و البته نکته دیگه این هست که اگر کسی انصراف داد و پشیمون شد ، می تونه دوباره به سایت مراجعه و دوباره اکانتش رو فعال کنه.
.
.
.
نظر شخصی من در این باره:
اگر ایران روند خصوصی سازی و مدیریتی رو به خوبی پیاده کنه، و بخصوص اگر مشکل مدیریتی حل بشه، خیلی از مشکلات مالی و اجرایی ایران برطرف میشه. اینکه سهم من بیشتر باشه و سهم تو از من کمتر، این که زیرآب کسی رو زدن و سود نابجا گرفتن، اینکه طبق سود شخصی عمل کردن و به فکر کل جاععه نبودن، این میشه که انصافی در کار نیست و هرکسی هم بخواد از همین حداقل که یارانه ها باشه انصراف بده در واقع ضرر کرده.
یه گفته ای هست که بیان میکنه: اگر مدیر سالم باشه کارمندا هم سالمن و سازمانی که مدیرش مدیریت ناسالمی داره اداره هم به همون سمت سوق پیدا میکنه. پول که به نادرستی دربیاد و دست مردم بیفته ، پول تمیزی نیست، این پول باعث ایجاد نقصان و ایجاد حرص و طمع میشه .
به امید روزی که مشکلات مدیریتی ایران برطرف بشه.
امتیاز : | نتیجه : 1 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 5 |
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
باد ترانه ای می خواند
رویاهایش را آسمان پر ستاره نادیده می گیرد
و هر دانه ی برفی
به اشکی ناریخته می ماند
سکوت سرشار از سخنان ناگفته است
از حرکات ناکرده
اعتراف به عشق های نهان
و شگفتی های بر زبان نیامده
در این سکوت حقیقت ما نهفته است
حقیقت تو
و
من
زیباترین حرفت را بگو
شکنجه ی پنهان ِ سکوت ات را آشکاره کن
و هراس مدار از آنکه بگویند
ترانه یی بی هوده می خوانید . ــ
چرا که ترانه ی ما
ترانه ی بی هوده گی نیست
چرا که عشق
حرفی بی هوده نیست .
حتی بگذار آفتاب نیز بر نیاید
به خاطر ِ فردای ما اگر
بر ماش منتی ست ؛
چرا که عشق
خود فرداست
خود همیشه است .
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
ندانی که ایران نشست منست
جهان سر به سر زیر دست ِ منست
هنر نزد ایرانیان است و بـــس
ندادند شـیر ژیان را بکــس
همه یکدلانند یـزدان شناس
بـه نیکـی ندارنـد از بـد هـراس
دریغ است ایـران که ویـران شــود
کنام پلنگان و شیران شــود
چـو ایـران نباشد تن من مـبـاد
در این بوم و بر زنده یک تن مباد
همـه روی یکسر بجـنگ آوریــم
جــهان بر بـداندیـش تنـگ آوریم
همه سربسر تن به کشتن دهیم
بـه از آنکه کشـور به دشمن دهـیم
چنین گفت موبد که مرد بنام
بـه از زنـده دشمـن بر او شاد کام
اگر کُشــت خواهــد تو را روزگــار
چــه نیکــو تر از مـرگ در کـــار زار
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
یه زمانی بود فکر می کردم دنیا انقدا هم نامرد نیست. خوب واقعیت اینه که نه انقدا هم نامرد نیست. مشکل اینجاست که ...
یه دوستی دارم که دوستی داشت... دوستم دختر خوبی هست و قصد داشت با کسی ازدواج کنه که دوسش داشته باشه. چند ماهی با پسری آشنا شد... خداییش همه چی تموم بود... شروع کرد به درخواست از دوستم برای بیرون رفتن و با هم بودنو... این رفیق ساده ی منم همه چی رو می ذاشت پای عشق و اکی می داد. هر چی اون خواست این گفت باشه. تا بحث اومد سر پول، ازش وام خواست، و چندین و چند بار ازش مبالغ میلیونی در خواست کرد. خدا که سادگی این دخترو می دونه اون روزا کاری کرد که پولش تو گردش باشه و در حال خرید و فروش، نفد نداشت. پسره به بهانه طلبکارا با یکی از دوستاش رفت مالزی، چند ماهی از اون روزی که رفته می گذره تا دیشب بعد مدت ها که تلفنی با هم حرف زدن پسر این رو گفت:
رابطه ما چیزی نبود که بخواد ادامه داشته باشه، من قصد دارم اینجا بمونم، کار کنم و درس بخونم و ایران بر نمی گردم، اینجا می خوام ازدواج کنم و تو هم دیگه به من فکر نکن...
به همین سادگی ...
و تمام...
من موندمو این اتفاق و یه دوست که حالش خرابه خرابه ...
حق رو به کی باید داد؟ ....
اگه رسم عاشقی اینه دم خودم گرم که پای پسری رو به زندگیم نمی ذارم باز بشه
امتیاز : | نتیجه : 1 امتیاز توسط 2 نفر مجموع امتیاز : 2 |
عيد همه مباااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااارك
قدم همه رو چشم
هر كي اومد مشهد امروز قدمش رو چشم
انشالا هميشه دلتون خرمو ايامتون به شاديييييييييييييييييييييييييييييي
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
سلام. شنیدم که از فردا نتایج کنکور کارشناسی ارشد میاد.
کنکوریا گوش به زنگ باشین.
میلاد منتظر شیریننننننننننننننننننننننننننننی ام ها ... نزنی زیرش قول دادی قبول شدی شیرینیشو بدی
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
سلام. می گن شب قدر خوبه که آدم دلش بیدار باشه. بیدار که هستیم به این فکر کنیم که یک سال آینده رو با چه برنامه ای میخوایم پیش ببریم. بیدار که هستیم فقط به آینده فکر نکنیم به اونچه در گذشته انجام دادیم هم فکر کنیم.
این شبا که بیدار هستیم اجازه بدیم صادقانه راجع به خودمون قضاوت کنیم. این خودِ پر از خوبی و این خودِ پر از شادی و این خودِ پر از شیطنت، این خود گاهی ناصادق و این خود فراموشکار...
سالی در پیش داریم و شبی به اندازه هزار سال ارزشمند...
از دعا یادتون نره اگر که دلی بیدار دارین و سری پر امید
حق پناهتون
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
گیرم که در باورتان به خاک نشستهام
و ساقههای جوانم از ضربههای تبرهاتان زخمداراست
با ریشه چه میکنید
گیرم که بر سر این بام
بنشسته در کمین پرندهای
پرواز را علامت ممنوع میزنید
با جوجههای نشسته در آشیانه چه میکنید
گیرم که میزنید
گیرم که میبُرید
گیرم که میکشید
با رویش ناگزیر جوانه چه میکنید...
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
در سایه ی این سقف ترک خورده نشستیم
بی حوصله و خسته و افسرده نشستیم
خاموش چو فانوس که در خویش خمیده است
پیچیده به خود با تن تا خورده نشستیم
یک بار به پرواز پری باز نکردیم
سر زیر پر خویش فرو برده نشستیم
بر سنگ مزار دل خود مرثیه خواندیم
یک عمر به بالین دل مرده نشستیم
بر گرده ی ما خاطره ی خنجر یاران
با جنگلی از خاطره بر گرده نشستیم
آیینه هم از دیده ی تردید مرا دید
با سایه ی خود نیز دل آزرده نشستیم
برخاست صدا از درو دیوار ولی ما
با این همه فریاد فرو خورده نشستیم
قیصر امین پور
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
سلام . حسابی حوصلم سر رفته بود آخه کلا روزای جمعه روزای جالبی نیستن و این روزا رو دوس ندارم اما خیلی جالب بود. زدم شبکه 3 دیدم که والیبال هست ، ایران و آلمان، خیلی کیف داشت همچین که نشستم نفهمیدم کی شد (یعنی الان که مسابقه ده دقه ای هست تموم شده ) خیلی قشنگ بود. برعکس بازی با ایتالیا که عملا زخم معده گرفتم از بس حرص خوردم اما امشب خیلی خوب بود. عالی بازی کردن و کلی کیف کردن. ناگفته نمونه دلم برای آلمانا سوخت آخه خیلی بی روحیه بودن. حریف خوبه وقت شکست هم قوی باشه و بتونه ظاهرش رو حفظ کنه. در کل خیلی خیلی بازی قشنگی بود.
به امید سربلندی همیشگی جامعه ورزشی ایران
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
قطار میرود
تو میروی
تمام ایستگاه میرود
و من چقدر سادهام
كه سالهای سال
در انتظار تو
كنار این قطار ِ رفته ایستادهام
و همچنان
به نردههای ایستگاهِ رفته
تكیه دادهام!
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
هركسي راجع به اين ماه نظري داره. كلا شايد يكي مسخره بدونه كه آدم روزه بگيره . بعضيام از زور اعتقاد انقد به خودشون سخت مي گيرن كه همون چند روز اول كه دارن روزه مي گيرن از پا درميان.
اما جالبه كه تو همه اديان روزه هست و هر ديني و هر مكتبي به قدر خودش از اين عمل بهره مي گيره. من پيشنهاد مي كنم كتاب "دانشگاه اول" به تاليف "دكتر رضا پاك نژاد" رو مطالعه بفرمايين نظريات و توجيهات جالبي درباره روزه داره .
من خوشبختانه تو مسائل ديني خيلي بي طرفانه به نظر همه مي تونم گوش بدم و حتي كساني كه به من مستقيما توهين مي كنن هم مي تونم گوش بدم. چون گفتگو هنري هست. هنر گوش دادن ،فكر كردن و پاسخ دادن. بيان نظرات هست و بعد از مجموع حرفا جمع بندي كردن و به نتيجه رسيدن. هيچ اجباري نيست كه ما نظرات هم رو بپذيريم و يا اونو به زور به كسي بقبولونيم. فقط كافي آشنا باشيم با نظرات هم و از روي عمد به قصد ناراحت كردن هم از نقاط ضعف و حساسيت هاي هم استفاده نكنيم.
ماه رمضان كه مياد من خيلي شاد هستم. چون تو اين ماه همه دور يك سفره مي شينيم . چه بخوايم چه نخوايم دو وعده با هم هستيم و اين خيلي خوبه. خيلي وقته كه من با خانوادم سر يك سفره ننشستيم . انقدر درگير كار بوديم كه گاهي حتي هم رو نمي بينيم
اگه دوس داشتين تو اين ماه برام از دعاتون دريغ نكنين. هر كي از دوستان هم كه ازمن بدي ديده خاضعانه عذرخواهم و ميخوام كه منو ببخشين.
شادي شما آرزوي من
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
انتقاد دكتر بهشتي و ماه رمضان
” یکی از موارد مناسب برای تبریک، «حلول ماه مبارک رمضان» است. متأسفانه در میان ما کمتر معمول است که آغاز این ماه مبارک را به یکدیگر تبریک بگوییم. ولی در جامعة بزرگ اسلامی خوشبختانه این سنت هست و به مناسبت آغاز رمضان، همچون یک عید بزرگ، اوراق تبریک برای یکدیگر میفرستند. در برخوردها هم به یکدیگر تبریک میگویند. جالب اینجاست که کلمۀ «ماه مبارک» اصلا برای همین ماه مبارک است. رمضان، در میان ما از قدیم معمول بوده اما فراموش کردیم که «مبارک» و «تبریک» از یک ریشه است. اگر ماه «مبارک» است، حلولش و آغازش «تبریک» هم دارد. به هر حال شروع این ماه پر ارج را به همۀ دوستان تبریک میگویم. امیدوارم ماه پر برکتی باشد برای همۀ ما. بزرگترین برکتش، پیراستن و دور کردن یا کاستن آلودگیها از جانمان و از خلقیاتمان است. اگر ماه رمضان بیاید و بگذرد و اخلاق ما، همان اخلاق ناپسندی باشد که داشتیم، ماه کم برکتی برای ما بوده است. بزرگترین برکت این ماه را از آن غفلت نکنیم، برکتی که با توجه و هوشیاری ما، و با سعی و کوشش ما، بدست میآید. هرچند متأسفانه ما، نمیدانم چرا اینطور بار آمدهایم، همیشه جویای برکتهای بی تلاش و بی کوشش هستیم و با این گرایش غلطی که در مورد برکت و برکت دادن خدا، در فکرمان به وجود آمده است از خیلی از برکات الهی محروم میمانیم.”
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
جغد بارونخوردهئی تو کوچه فریاد میزنه،
زیر دیوار بلندی یه نفر جون میکنه،
کی میدونه تو دل تاریک شب چی میگذره؟
پای بردههای شب اسیر زنجیر غم ئه!
دلام از تاریکیها خسته شده،
همهی درها به روم بسته شده!
من اسیر سایههای شب شدم،
شب اسیر تور سرد آسمون؛
پا به پای سایهها باید برم
همه شب به شهر تاریک جنون!
دلام از تاریکیها خسته شده،
همهی درها به روم بسته شده!
چراغ ستارهی من رو به خاموشی میره،
بین مرگ و زندهگی اسیر شدم باز دوباره؛
تاریکی با پنجههای سردش از راه میرسه،
توی خاک سرد قلبام بذر کینه میکاره.
دلام از تاریکیها خسته شده،
همهی درها به روم بسته شده!
مرغ شومی پشت دیوار دلام
خودشو این ور و اون ور میزنه،
تو رگای خستهی سرد تنام
ترس مردن داره پر پر میزنه!
دلام از تاریکیها خسته شده،
همهی درها به روم بسته شده!
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
نزدیک کنکوره . آخر هفته بچه ها می رن سر جلسه. آخی یادش بخیر چقدر مسخره بود. من سال 82 رفتم سرجلسه سراسری. 86 هم برای کاردانی به کارشناسی ...
اما هنوز فرصت نکردم برای ارشد شروع کنم . انقدر سرگرم کار شدم که فراموش کردم چطوری درس بخونم:)
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
سلام. شنیدین میگن آدما با انرژی که دارن ، مثبت یا منفی، اجزایی روحی و جسمی رو به سمت خودشون جذب می کنن یا از خودشون دور می کنن؟ حال و هوای آدما باعث میشه اطرافشون شلوغ و یا خلوت باشه
من حالی ندارم برای ادامه
وبلاگمم سوت و کوره چون من به عنوان نویسنده وبلاگ انرژی ای ندارم
چون من به عنوان یک انسان انگیزه های زیادی رو از دست دادم
نا امید نیستم
فقط خستم
خسته
شب بخیر
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
ما دور مداری از خطر می گردیم
تا صبح بدنبال سحر می گردیم
سوگند به لاله ها که همچون خورشید
زرد آمده ایم و سرخ برمی گردیم
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
کنارم هستی و اما دلم تنگ میشه هر لحظه
خودت می دونی عادت نیست فقط دوست داشتن محضه
کنارم هستی و بازم بهونه هامو میگیرم
میگم وای چقدر سرده میام دستاتو میگیرم
یه وقت تنها نری جایی که از تنهایی میمیرم
از این جا تا دم در هم بری دلشوره میگیرم
فقط تو فکر این عشقم تو فکر بودن با هم
محاله پیش من باشی برم سرگرم کاری شم
می دونم یه وقتایی دلت میگیره از کارم
روزاییکه حواسم نیست بگم خیلی دوستت دادم
تو هم مثل منی انگار از این دلتنگی ها داری
تو هم از بس منو می خوای یه جورایی خود ازاری
کنارم هستی و انگار همین نزدیکیاس دریا
مگه موهاتو وا کردی که موجش اومده اینجا
قشنگه رد پای عشق بیا بی چتر زیر برف
اگه حال منو داری می فهمی یعنی چی این حرف
میدونم که یه وقتایی دلت میگیره از کارم
روزایی که حواسم نیست بگم خیلی دوستت دارم
تو هم مثل منی انگار از این دلتنگی ها داری
تو هم از بس منو می خوای یه جورایی خود ازاري
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
تو فكرم ديگه آپ نكنم وبو
از طرفي دلم نمياد كه آپ نشم
فعلا كه هستم :
خانه ام ابری است
یکسره روی زمین ابری است با آن
از فراز گردنه ، خرد و خراب و مست
باد می پیچد ،
یکسره دنیا خراب از اوست
و حواس ّ من ،
آی نی زن ، که تو را آوای نی برده است دور از ره ، کجایی ؟
خانه ام ابری است ، اما
ابر بارانش گرفته است.
در خیال روزهای روشنم کز دست رفتندم ،
من به روی آفتابم
می برم در ساحت دریا نظاره .
و همه دنیا خراب و خرد از باد است.
و به ره ، نی زن که دایم می نوازد نی ،
در این دنیای ابر اندود
راه خود را دارد اندر پیش.
(( نیما یوشیج ))
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
اسم انتخابات كه مياد دلشوره مياد سراغم
تو رو به اونچه به خاطرش داري راي ميدي :
نذار شور سياسي
جاي
شعور سياسي رو بگيره
دولتمردا با هم كنار ميان تو خودتو اين وسط واسه كسي به آب وآتيش نزن
تنها كاري كه از افراد غيرحقوقي ساختست اينه كه تو انتخابات شركت كنن و راي بدن اما اينكه خداي ناكرده رو به روي هم واستين...
تكرار نكنين چهارسال پيش رو كه چقدر دلم خون شد از اين اخبار
مردم در مقابل مردم نبايد واستن
آگاهانه زندگي كنين و روشنفكرانه
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
سه نور آمد به عالم پر ز احساس
معطر هر سه از عطر گل یاس
سه نور تابناک آسمانی
حسین بن علی ، سجاد و عباس
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
اون که رفته دیگه هیچوقت نمیاد...
چشم من بیا منو یاری بکن
گونه هام خشکیده شد کاری بکن
غیر گریه مگه کاری میشه کرد
کاری از ما نمیاد زاری بکن
اون که رفته دیگه هیچوقت نمیاد
تا قیامت دل من گریه میخواد
هرچی دریا رو زمین داره خدا
با تموم ابرای آسمونا
کاشکی میداد همه رو به چشم من
تا چشام به حال من گریه کنن
اون که رفته دیگه هیچوقت نمیاد
تا قیامت دل من گریه میخواد
قصه ی گذشته های خوبمون
خیلی زود مثل یه خواب تموم شدن
حالا باید سر رو زانوم بزارم
تا قیامت اشک حسرت ببارم
دل هیچکی مثل من غم نداره
مثل من غربت و ماتم نداره
حالا که گریه دوای دردمه
چرا چشمم اشکشو کم میاره
خورشید روشن مارو دزدیدن
زیر اون ابرای سنگین کشیدن
همه جا رنگ سیاه ماتمه
فرصت موندنمون خیلی کمه
اون که رفته دیگه هیچوقت نمیاد
تا قیامت دل من گریه میخواد
امتیاز : | نتیجه : 1 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 5 |
اي نازنين اي نازنين در آينه ما را ببين
از شرم اين صد چهره ها در آينه افتاده چين
از تندباد حادثه گفتي كه جان در برده ايم
اما چه جان در بردني ديريست كه در خود مرده ايم
اي نازنين اي نازنين در آينه ما را ببين
از شرم اين صد چهره ها در آينه افتاده چين
اينجا بجز درد و دروغ هم خانه اي با ما نبود
در غربت من مثل من هرگز كسي تنها نبود
عشق و شعور و اعتقاد كالاي بازار كساد
سوداگران در شكل دوست بر نارفيقان شرم باد
هجرت سرابي بود و بس خوابي كه تعبيري نداشت
هر كس كه روزي يار بود اينجا مرا تنها گذاشت
اينجا مرا تنها گذاشت
اي نازنين اي نازنين در آينه ما را ببين
از شرم اين صد چهره ها در آينه افتاده چين
من با تو گريه كرده ام در سوگ همراهان خويش
آنان كه عاشق مانده اند در خانه بر پيمان خويش
اي مثل من در خود اسير ليلاي من با من بمير
تنها به يمن مرگ ما اين قصه مي ماند به جا
هجرت سرابي بود و بس خوابي كه تعبيري نداشت
هر كس كه روزي يار بود اينجا مرا تنها گذاشت
اينجا مرا تنها گذاشت
اي نازنين اي نازنين در آينه ما را ببين
از شرم اين صد چهره ها در آينه افتاده چين
اي مثل من در خود اسير ليلاي من با من بمير
تنها به يمن مرگ ما اين قصه مي ماند به جا
اي نازنين اي نازنين در آينه ما را ببين
از شرم اين صد چهره ها در آينه افتاده چين
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
سلام. اين روزا از شنيدن حرفاي تكراري لبريزم. دوستان زيادي كه هميشه از اين كه به جاي تغيير خودشون فك مي كنن دنيا بايد تغيير كنه!!!!
و البته مگر اين دنيا از چي تشكيل شده ؟ : خودما
اين ما هستيم كه با هم سبك زندگي و فرهنگي رو ايجاد، دنباله روي و حفظ مي كنيم.
اين ما هستيم كه تن به كاري مي ديم يا نمي ديم
اين ماهستيم كه چيزي رو ايجاد يا نابود مي كنيم
رفته بودم وبگردي و به نظرم اين مطالب بد نباشد بخونيم. اين مطالب رو از وبلاگ سعيد برداشتم اولين باره كه وبش رفتم.آدرس وبش هم هست : http://wayoflife.blogfa.com/
و اما مطالبش:
برای ترک عادت های بد احتیاج داریم به عادات خوب روی بیاریم
شما می توانید در جایی که دیگران شکست می خورند، موفق شوید. می توانید عادت های تازه ای در خود ایجاد کنید و عادت های قدیمی را در خود از بین ببرید. میتوانید همین امروز زندگیتان را تغییر دهید. آیا می خواهید اعتیاد خود به موادمخدر را ترک کنید؟
آیا می خواهید وزنتان را پایین بیاورید؟
سیگار کشیدن را کنار بگذارید؟
اعتیاد به خوردن قهوه را؟
دعوا کردن و داد و بیداد با بچه هایتان را؟
آیا می خواهید در کار کمی فعال تر باشید؟
چه عادتی را می خواهید وارد زندگیتان کرده یا از آن خارج کنید؟
اکثر مردم وقتی می خواهند عادت جدیدی در خود ایجاد کنند، فراموش می کنند که این ده مرحله را طی کنند. اگر حتی یکی از این مراحل نادیده گرفته شوند، ممکن است در کارتان موفق نشوید، اما اگر این مراحل را به طور کامل طی کنید، موفقیتتان تضمین خواهد شد. پس با انجام انها ، واکنش های خود به زندگی و عادات خود را تغییر دهید.
1. شناخت عادت:
در تشخیص عادت خود دقیق باشید. مثلاً اگر می خواهید وزنتان را پایین بیاورید، مشخص کنید که در چه مدت و چه میزان از وزنتان را می خواهید کم کنید. تحقیقات خود را انجام دهید. مثلاً اگر می خواهید رژیم غذایی را امتحان کنید، باید ببینید از رژیم غذاییتان چه می خواهید. چرا راحت به دست می آید؟ چون اگر از این مراحل پیروی کنید، موفقیتتان را تضمین کرده اید. هیچ جادو و جمبلی هم در کار نیست. همه چیز به خود شما بستگی دارد.
2. میل به شروع یا شکستن آن عادت:
برای پیمودن این راه، شما نیاز به میل و رغبت فراوان دارید که شما را به جلو هل بدهد و انگیزه ی لازم را برای شما فراهم کند. باید خودتان مشتاقانه بخواهید که طریقه ی زندگی کنونیتان را تغییر دهید. این تنها راه ایجاد تغییر است. اگر از وضع کنونی زندگیتان راضی باشید، در تغییر دادن آن موفق نخواهید شد. یا شاید هم چون دیگران به شما می گویند باید فلان عادتتان را تغییر دهید می خواهید دست به این کار بزنید. اما این برای انگیزه دادن به شما اصلاً کافی نیست. باید از آنها بپرسید چرا؟ آیا خودتان تاثیرات عادتتان را انکار می کنید؟ به حرف کسانی که دوستتان دارند گوش دهید، و بگذارید که حرفهایشان در شما اثر کند و میل به تغییر عاداتتان را در شما ایجاد کند. ببینید اگر این عادت جدید را در خود ایجاد نکنید چه چیزهایی را از دست می دهید یا اگر آن عادت قدیمی را در خود از بین ببرید چه چیز به دست می آورید. برای موفق شدن، باید اول بدانید که اصلاً برای چه می خواهید عادتتان را تغییر دهید. اگر برای موفق شدن برنامه ریزی کنید، حتماً موفق خواهید شد. اما اگر در برنامه ریزی کردن شکست بخورید، در واقع برای شکست برنامه ریزی کرده اید.
3. ببینید چرا انجامش می دهید (یا نمی دهید):
از وضعیت کنونی چه چیز نصیبتان می شود؟ ببینید کدام نیازهای شما را برآورده می کند؟ آیا این عادت به شما کمک می کند تا با موقعیت های مختلف کنار بیایید یا استرس و بیحالی را از زندگیتان رفع می کند. شما می توانید به طریقی مثبت و سالم هم استرس زندگیتان را کنترل کنید و با یک تغییر سالم، به خوشبختی واقعی برسید. آیا عادت شما واکنشی مشروط به اتفاقاتی است که برای ایجاد لذت و خوشی آنی در لحظات ناراحتی و خستگی انجام می گیرد؟ می توانید روشتان را تغییر دهید و جایگزین های سالمتری برای آن عادت ها ایجاد کنید. آیا می خواهید یک عادت جدید را شروع کنید؟ مثلاً اگر میخواهید برای خودتان یک برنامه ی ورزشی ایجاد کنید، می توانید وقت های اضافه در طول روزتان را صرف این عادت سالم کنید. به جای تماشای تلویزیون، ورزش کنید. فکر میکنید چرا زودتر این عادت را شروع نکرده اید؟ فکر میکنید به خاطر تنبلیتان بوده باشد و باید طرز فکرتان را تغییر دهید؟
اگر نیاز به دیدگاه فکری جدید دارید، با یکی از دوستانتان صحبت کنید. در این راه نیاز به تلاش فوق العاده دارید، پس شروع کنید.اگر دردها و مشکلاتی جدی دارید، برای رفع آن لازم است با کسی حرف بزنید. از بین بردن دردها و آسیب ها زمان می برد، اما شما باید واکنش هایتان را نسبت به این مشکلات تغییر دهید تا حالتان بهتر شود. برای تسکین یافتن باید عادت هایتان را عوض کنید. شیوه ی زندگی کنونیتان چه پیامی به شما می دهد و این چطور عادات منفی را در شما تقویت می کند؟
4. پیامهای مثبت را جایگزین پیامهای منفی کنید:
همیشه به یاد داشته باشید آن لحظه ای که یک عادت جدید را شروع کرده اید یا یک عادت قدیمی را کنار گذاشته اید، تغییر کرده اید. بگویید: "من وزنم را پایین می آورم، من سیگار را ترک کرده ام، من در کارم فعال تر شده ام و..." و هرچه که با هدفتان جور در می آید. اگر واقعاً باور داشته باشید که تغییر کرده اید، تغییر خواهید کرد. هیچوقت دوباره به عقب برنگردید. شما برای زندگی نیاز به یک شعار تازه دارید، شعاری که به شما حالی کند که "میتوانید!" اگر باور نکنید که می توانید، هیچوقت نخواهید توانست. آیا باور دارید که در زندگی چه قصدی دارید؟ آیا قطار زندگیتان به سمت خاصی می رود؟ پیامهای جدیدی را جایگزین پیامهای قدیمی خود کنید. خودتان را دوست داشته باشید، از آن عادت قدیمی متنفر باشید و همانطور که خداوند می بخشدتان، شما هم خودتان را ببخشید! شما انسان باارزشی هستید. البته انجام این کارها برای خیلی از مردم دشوار است. از دوستان و نزدیکانتان کمک بگیرید. باور توانایی خود برای موفقیت، برای موفق شدنتان الزامی است!
5. برنامه ای دقیق داشته باشید:
برای موفقیت برنامه ریزی کنید. برای موفق شدن شما نیاز به جزئیات دارید. برای شروع یک برنامه ی ورزشی، تصمیم بگیرید که دقیقاً در چه روزها و چه ساعاتی میخواهید تمریناتتان را انجام دهید. آیا می خواهید با خرید تجهیزات لازم، تمریناتتان را در خانه دنبال کنید، یا می خواهید به باشگاه بروید؟ برای یک هفته ی کامل برنامه ریزی کنید و حواستان هم باشد که بیش از حد ورزش نکنید که به سلامتیتان لطمه وارد شود. درصورت نیاز می توانید با پزشکتان هم مشورت کنید. برای ترک سیگار هم باید یک برنامه ی دقیق و جزء به جزء داشته باشید. باید ابتدا ببینید که برای این منظور به چه لوازم و وسایلی نیاز دارید. برای کاهش وزن هم باید مراقب باشید که برنامه ای مضر و ناسالم را پیش نگیرید. بعضی از رژیم های غذایی علاوه بر اینکه پول زیادی از شما می گیرند، به متابولیسم بدنتان هم آسیب می رسانند. اگر به شما وعده داده اند که میزان زیادی وزن در یک مدت کوتاه کم خواهید کرد و این به نظرتان بیش از حد خوب است که واقعیت داشته باشد، مطمئن باشید که همینطور است. این رژیم ها فقط پول شما را هدر میدهند و وقتی یک میزان وزنتان کاهش یافت، با گذشت مدت کمی دوبرابر به آن اضافه خواهد شد. در این زمینه هم باید برنامه ای دقیق داشته باشید و لیستی دقیق از غذاهایی که باید بخورید و غذاهایی که باید از برنامه تان حذف شود فراهم کنید. یک برنامه ی دقیق برای یک هفته ی خود تنظیم کنید. ببینید برای شروع اولین هفته ی زندگی جدیدتان به چه جزئیاتی نیاز دارید!
6. مسئولیت قبول کنید:
اگر خودتان بخواهید می توانید همان آدمی شوید که همیشه می خواستید. این ده قدم موفقیت شما را تضمین خواهد کرد، اما فقط این شمائید که می توانید ضمانت کنید که این ده قدم را برمی دارید. کنترل همه ی امور دست شماست. چه نیاز باشد که با چسباندن یک تکه کاغذ یادداشت روی یخچال یادتان بیفتد، چه با زنگ زدن به دوستتان و یادآوری برنامه تان از طرف او، یا حتی نیاز به بستری شدن و درمان داشته باشید، انتخاب با شماست. این زندگیِ شماست. میتوانید با خودتان قرارداد ببندید که از همین امروز به طریقی متفاوت زندگی کنید.
ایوان پتروویچ پاولو، دانشمند روسی و برنده ی جایزه ی نوبل در اوایل دهه ی نود، مسئول آزمایش معروف "سگ پاولو" است. از این مثال معمولاً در گفتگو برای اشاره به فردی که به جای استفاده از تفکر انتقادی، فقط به موقعیت های مختلف واکنش می دهد استفاده می شود. در این آزمایشات، پاولو متوجه شد که سگ ها در واکنش به غذا، بزاق ترشح می کنند. سپس او با استفاده از تکنیک های مختلف که شامل سوت زدن، تکان دادن چنگال و محرک های بینایی خاص، این واکنش ها را تغییر داد. سگ، بعد از شنیدن صدا و مشاهده ی غذا با هم، حتی با شنیدن صدا به تنهایی هم شروع به ترشح بزاق می کرد. این روند آموزشی برای ایجاد یک الگوی واکنشی جدید و از میان برداشتن یک الگوی واکنشی قدیمی به کار می رفت. بدن شما هم تا حد زیادی به همین طریق کار می کند. با تغییر شرط ها، عادت هایتان هم تغییر خواهد کرد. درمورد عمل ها و عکس العمل هایتان هوشیار باشید و به جای واکنش دادن، جواب بدهید. رفتارهایتان را با توجه به عواقب و نتایج آن انتخاب کنید.
7. رفتارتان را تقویت کنید:
شروع یا کنار گذاشتن یک عادت چه نتایج و عواقبی را برایتان در پیش خواهد داشت؟ این قسمتی از شرطی سازی دوباره در واکنش سگ پاولو است. باید بتوانید سیستم پاداش خود را تغییر دهید. اگر شرط را موفق شدن خود بگذارید، حتماً موفق خواهید شد. صبح که از خواب بیدار می شوید برای کسب پول از خانه بیرون می روید، درست است؟ چه چیز باعث می شود که صبح زود از خواب بیدار شده و از خانه بیرون بزنید؟ چون دوست ندارید برق خانه قطع شود و می خواهید که سقفی بالای سرتان و سوخت اتومبیلتان هم تامین باشد. برای شروع یا قطع یک عادت، باید همان سیستم شرطی/پاداشی را برای خود ایجاد کنید. اگر هدفتان پاین آوردن وزن یا ترک سیگار است، می توانید پولی را که همیشه صرف خرید تنقلات یا سیگار می کردید، در یک ظرف نگاه داشته و هر هفته جایزه ای به خود بدهید. برای خود لباس جدید بخرید، به سینما بروید، یا ان را صرف تفریحات دیگر بکنید. همچنین می توانید حساب پس اندازی باز کرده و شاهد رقم آن باشید که روز به روز بالا می رود.
علاوه بر بستن یک قرارداد با خودتان، که اگر برای حرف خودتان ارزش قائلید، باید آن را سفت و سخت بگیرید، فکر می کنید چه نتایج ملموس دیگری می توانید خلق کنید؟ نباید با خودتان خیلی بیرحم و سخت گیر باشید. راحت، اما محکم برخورد کنید. مثلاض1 آیا مناسبتی هست که بخواهید در آن شرکت کنید؟ می توانید آن عادتتان را شرط لازم برای آن مناسبت قرار دهید. البته این مناسبت نباید چیزی مثل بازی کردن با فرزندتان باشد که درصدرت عمل نکردن به آن باعث ناراحتی کودکتان شود. چیزی باشد که مربوط به خودتان می شود و میل زیادی برای انجام آن دارید، مثل شرکت در فلان کنسرت، بیرون رفتن برای شام با دوستان، و از این قبیل...اگر در نتیجه ی عملتان پاداشی وجود داشته باشد، بیشتر روی انجام آن متمرکز خواهید شد.
8. جوابگویی و سیستم پشتیبانی:
هیچ بهانه ای قابل قبول نیست. برای خود مهلت تعیین کنید. باید برای خود یک پشتیبان هم انتخاب کنید تا نتایج کار خود را به او گزارش کنید. از تجارب کسانی که راه شما را پیموده اند استفاده کنید. وقتی محیط اطرافتان آرام و ساکت است با خود خود راز و نیاز کنید. به تصمیم خود پایبند باشید. برای جلوگیری از شکست، برای کارتان برنامه ریزی کنید.
9. برای مواقع ناامیدی که احتمال دست کشیدن از کار در شما زیاد است، برنامه داشته باشید:
این یکی از اصلی ترین مؤلفه ها در شروع یا ترک یک عادت است. باید در قراردادی که با خود بسته اید، متعهد باشید. لیستی از آیه های قرآن و جملات تشویق کننده ی دیگر تهیه کنید که در این مواقع بخوانید. اگر فشار وارد بر شما برای دست کشیدن از قدمی که برداشته اید ادامه پیدا کرد، با کسی در مورد آن صحبت کنید. هیچوقت خودتان را برای شکست توجیه نکنید. دوباره و دوباره این مطالب را بخوانید و فراموش نکنید که "شما می توانید!"
برای تغییر پیامهای قدیمی، پیامهای جدیدی برای خود بفرستید. مثلاً اگر هدفتان کاهش وزن بوده باشد و فکر می کنید با این روندی که پیش می روید جانتان گرفته خواهد شد، ببینید حقیقت چیست؟ آیا برنامه ای را که از جانب پزشکتان تایید شده دنبال می کنید؟ اگر می بینید که بدنتان گرسنه است، مطمئن باشید تا وعده ی غذایی بعدیتان زنده خواهید ماند. اما اگر از لحاظ روحي احساس گرسنگی می کنید: ببینید شاید احساس عصبانیت، تنهایی یا خستگی باشد؟ سعی کنید به جای خوردن غذا، این خلاء ها را پر کنید.
از همان ابتدا برای خود حد و حدود تعیین کنید. اگر هدفتان ترک مصرف مشروبات الکلی است، از رفتن به چنین مجامعی خودداری کنید. اگر به چنین مکانهایی رفتید، این برایتان یک چراق هشدار دهنده خواهد بود چون از مرزی عبور کرده اید که شما را دارد یک وادی خطرناک می کند. این نواحی خطر را باید از همان ابتدا برای خود مشخص کنید. سعی کنید هیچوقت وارد آن نشوید. بگذارید این محل آخرین مفرِ شما باشد. آیا اعصابتان ضعیف شده است؟ دلیل ندارد آن را سر دیگران یا خودتان خالی کنید، باید سعی کنید آن را تحت کنترل خود درآورید. و در چنین مواقعی به سمت همان برنامه ای بروید که گفتیم در مواقع دلسردی و ناامیدی باید برای خودتان تنظیم کنید.
وقتی احساس می کنید که رو به شکست می روید، تا 10 بشمارید، یک نفس عمیق بکشید و به سمت همان برنامه تان بروید. باید این برنامه آنقدر طولانی باشد که حداقل 10 دقیقه وقت شما را به خود اختصاص دهد. اگر بعد از این 10 دقیقه هنوز هم می خواستید دست از کار بکشید، باز دوباره به سمت برنامه تان بروید. این برنامه را آنقدر تکرار کنید که احساس ناامیدی کاملاً در شما برطرف شود. نباید هیچ وقتِ آزادی داشته باشید که بتوانید به شکست فکر کنید. اگر قبلاً شکست خورده اید، خود را متهم نکنید. شاید آن موقع ابزارهای لازم برای موفقیت در اختیارتان نبوده است. مطمئن باشید که اینبار می توانید. با دنبال کردن این 10 قدم، این بار نتیجه ی متفاوتی در انتظارتان خواهد بود.
10. برای افسوس خوردن وقت بگذارید:
تغییر در عادت هایتان چه آنقدر برایتان خوب و عالی باشد که چند دقیقه بیشتر به طول نینجامد، و چه هر چند وقت یکبار روی آن کار کنید، باز هم نیاز به افسوس خوردن خواهید داشت. 20 تا 30 روز اول، روزهای بحرانی موفقیت شما خواهند بود. یکی از دلایل آن این است که شما همینطور که تغییر می کنید، افسوس می خورید. اگر آن عادتتان از نوع بسیار جدی باشد، حتی ممکن است با گذشت یکسال هم باز غصه بخورید. برای هزینه هایی که برای شما داشته است، برای آسیب هایی که ممکن بوده به خودتان یا دیگران وارد کند، و بر انچه که از دست می دهید افسوس بخورید. ممکن است از دیدگاه بقیه کاری عجیب باشد. اما بعد از تغییر در عادت هایتان، زمانهایی خواهد رسید که دلتان برای عادت های قبلی تنگ می شود.
گاهی اوقات وقتی شکست می خورید به سراغ شما می آید، و دلتان برای روزهایی تنگ می شود که این شکست هایتان را گردن آن عادت قدیمی می انداختید. آیا فکر می کنید این عادتتان می تواند بهانه ای برای این باشد که باور کنید فردی شکست خورده هستید و هیچوقت برای موفقیت تلاش نکنید؟ آیا از این عادت برای احساس امنیت بیشتر استفاده می کنید؟ مثلاً در کار و تجارت، بعضی ها عادت دارند بقیه را برای همه چیز مقصر کنند و به خاطر ندیدن توانایی های لازم در خودشان، هیچوقت هیچ تقصیری را متوجه خود ندانند. اما باید بلند شوید و برای شکست ریسک کنید، این تنها راهی است که می توانید موفق شوید.
از همین امروز شروع کنید.
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
دختران دشت!
دختران انتظار!
دختران امید تنگ
در دشت بی کران،
و آرزوهای بیکران
در خلق های تنگ!
دختران آلاچیق نو
در آلاچیق هائی که صد سال! -
از زره جامه تان اگر بشکوفید
باد دیوانه
یال بلند اسب تمنا را
آشفته کرد خواهد...
دختران رود گل آلود!
دختران هزار ستون شعله،به طاق بلند دود!
دختران عشق های دور
روز سکوت و کار
شب های خستگی!
دختران روز
بی خستگی دویدن،
شب
سر شکستگی!-
در باغ راز و خلوت مرد کدام عشق -
در رقص راهبانه شکرانه کدام
آتش زدای کام
بازوان فواره ئی تان را
خواهید برفراشت؟
افسوس!
موها، نگاه ها
به عبث
عطر لغات شاعر را تاریک می کنند.
دختران رفت و آمد
در دشت مه زده!
دختران شرم
شبنم
افتادگی
رمه!-
از زخم قلب آبائی
در سینه کدام شما خون چکیده است؟
لب های تان کدام شما
لب های تان کدام
- بگوئید !-
در کام او شکفته، نهان، عطر بوسه ئی؟
شب های تار نم نم باران - که نیست کار -
اکنون کدام یک ز شما
بیدار می مانید
در بستر خشونت نومیدی
در بستر فشرده دلتنگی
در بستر تفکر پر درد رازتان،
تا یاد آن - که خشم و جسارت بود-
بدرخشاند
تا دیر گاه شعله آتش را
در چشم بازتان؟
بین شما کدام
- بگوئید !-
بین شما کدام
صیقل می دهید
سلاح آبائی را
برای
روز
انتقام؟
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
چهار سال پیش بود که مردم شوری عجیب به پا کردن. من ترم آخر دانشگام بود. خیلی روزای بدی بود. هیچوقت فراموش نمی کنم
شور سیاسی جای شعور سیاسی رو گرفته بود ...
دو نفر دیگه با کاندید شده بودن و مردم در مقابل هم قرار گرفته بودن ...
رادیکال هایی که فکر می کردن سیاست یک رو داره ....
امسال جو نسبت به سال گذشته خیلی آرومتر به نظر میاد
و البته شرکت کنندگان تو انتخابات هم نسبت به سال قبل به هم نزدیک ترن و مردم تا حدی زیاد نسبت بهشون شناخت دارن
من فکر می کنم درستش اینه :
رای بدیم به هرکی که نه از ظاهر که از کارکردش نبست به باقی کاندیداها راضی هستیم
رای بدیم به هر کی که قلبا قبولش داریم
و کاری نداشته باشیم که دوستامون به کی رای می دن
ما حق نداریم انتخاب دیگران رو با نظرات خودمون محدود کنیم
یا کسی رو به خاطر انتخابش تحقیر یا تهدید کنیم
آزاد باشیم و آزاد زندگی کنیم
ایام به کام
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
عاقبت صيد سفر شد يار ما يادش به خير
نازنيني بود و از ما شد جدا يادش به خير
با فراقش ياد من تا عهد ديرين پر گرفت
گفتم اي دل سال هاي جانفزا يادش به خير
آن لب خندان كه شب هاي غم و صبح نشاط
بوسه مي زد همچو گل بر روي ما يادش به خير
با همه بيگانه ماندم تا كه از من دل بريد
صحبت آن دلنواز آشنا يادش به خير
روز شيدايي دلم رقصد كه سامان زنده باد
شام تنهايي به خود گويم سها يادش به خير
آن زمانها كز گل ديدار فرزندان خويش
داشتم گلخانه در باغ صبا يادش به خير
من جوان بودم ميان كودكان گرمخوي
روزگار الفت و عهد وفا يادش به خير
شب كه از ره مي رسيدم خانه شور انگيز بود
اي خدا آن گير و دار بچه ها يادش به خير
شيون سامان به كيوان بود از جور سهيل
زان ميان اشك سها وان ماجرا يادش به خير
تار گيسوي سهيلا بود در چنگش سروش
قيل و قال دخترم در سرسرا يادش به خير
قصه مي گفتم براي كودكان چون شهرزاد
داستان دزد و نارنج طلا يادش به خير
سالهاي عشرت ما بود و فرزندان چو ماه
اي دريغ آن سالها و آن ماه ها يادش به خير
يار رفت و عمر رفت و جمع ما پاشيده شد
راستي خوش عشرتي بود اي خدا يادش به خير
مي رسد روزي كه از من هم نماند غير ياد
آن زمان بر تربتم گويي كه ها يادش به خير
امتیاز : | نتیجه : 1 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 5 |
تاج از فرق فلک برداشتن ،
جاودان آن تاج بر سرداشتن :
در بهشت آرزو ره یافتن،
هر نفس شهدی به ساغر داشتن،
روز در انواع نعمت ها و ناز،
شب بتی چون ماه در بر داشتن ،
صبح از بام جهان چون آفتاب ،
روی گیتی را منور داشتن ،
شامگه چون ماه رویا آفرین،
ناز بر افلاک اختر داشتن،
چون صبا در مزرع سبز فلک،
بال در بال کبوتر داشتن،
حشمت و جاه سلیمانی یافتن،
شوکت و فر سکندر داشتن ،
تا ابد در اوج قدرت زیستن،
ملک هستی را مسخر داشتن،
برتو ارزانی که ما را خوش تر است :
لذت یک لحظه "مادر" داشتن !
امتیاز : | نتیجه : 1 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 5 |
رفته بودم وبگردی . مطلب جالبی راجع به سیزده به در دیدم. آخراین مطلب آدرس وبشو می نویسم:
سيزدهمين روز از هر ماهي در گاهنامهي ايراني تير يا تيشتر نام دارد و روز سيزده ماه فروردين به جشن سيزده بدر و روز طبيعت نام گذاری شده است.
جشن سيزده فروردين ماه روز بسيار مبارک و فرخنده است. ايرانيان چون در مورد اين روز آگاهي کمتري دارند آن روز را نحس مي دانند و براي بيرون کردن نحسي از خانه و کاشانهً خود کنار جويبارها و سبزه ها مي روند و به شادي مي پردازند. تا کنون هيچ دانشمندي ذکر نکرده که سيزده نوروز نحس است. بلکه قريب به اتفاق روز سيزده نوروز را بسيار مسعود و فرخنده دانسته اند.
نخست باید به این موضوع توجه داشت که در فرهنگ ایرانی، هیچ یک از روزهای سال «نحس» و «بدیومن» یا «شوم» شمرده نشده، بلکه چنانچه می دانیم هر یک از روزهای هفته و ماه نام هایی زیبا و در ارتباط با یکی از مظاهر طبیعت یا ایزدان و امشاسپندان داشته و دارند،(نگاه کنید به نام روزهای ماه) و روز سیزدهم هر ماه خورشیدی در گاهشماری ایرانی نیز «تیر روز» نام دارد که از آن ِستاره ی تیشتر، ستاره ی باران آور می باشد و نیاکان فرهیخته ی ما از روی خجستگی، این روز را برای نخستین جشن تیرگان سال، انتخاب کرده اند.
نام گذاری اين روز:
در سيزدهمين روز از تیر ماه، آرش کمانگير، پهلوان ايرانی با پرتاب تير، مرز ميان ايران و توران را جدا کرد و در پي آن اشتی مردمی را ميان توران و ايران که سال ها در جنگ بودند پايدار ساخت. به يادبود او ايرانيان جشن تيرگان را در ماه تير برپا کردند و سيزدهمين روز از هر ماهي را تير يا تيشتر ناميدند.
تِشتر یا تير کيست؟
در ميتختهاي (اساطير، Myths) ايراني، تِشتر یا تير ايزد بانوي بارندگي است که در آسمانها به ريخت اسپ سپيدي در رهروي است و هرگاه با ديوي به نام اَپوش بجنگد و برنده شود، سالي پر از سبزي و خرمي و باران در پيش است. از سويي گويند که جمشید شاه پیشدادی هم هر سال در روز سیزده نوروز در دشت سبز و خرم چادر بر پا می کرده و بارهمگاني می داده که سپس به گونهي آیین درمی آید و از همين روي ايرانيان روز سيزدهم فروردين کنار سبزهها، چشمه سارها و جويبارها ميروند و به ويژه زنان که نمايندهي آناهيتا، ايزد بانوي آب هستند با نوازش سبزهها و گره زدن آنان {داستان گره زدن سبزه در پايين آورده شده}، پشتيباني خود را از ايزد بانوي باران نشان ميدهند.
برگزاری آيين جشن سيزده بدر:
نياکان ما پس از دوازده روز جشن که یاد آور دوازده ماه سال است، روز سیزدهم را پایان جشن بزرگ نوروز می دانستند. امروزه هم هنوز روز سيزدهم فروردين همانند شب پاياني چهارشنبه سال جايگاه ويژهاي دارد. اگر با چهارشنبه سوري به پيشواز نوروز مي رويم، با جشن سيزده بدر همراه با شادي به پادرهه/بدرهه (بدرقه) آن مي رويم.
آنان از بامداد روز سيزده فروردين سفره نوروزی را بر مي چيدند و سبزه ها را با خود بر مي داشتند و به دشت، بيابان و کشتزارها مي بردند و به آب روان مي سپردند که نشانهي پيشکشي دادن به ايزد بانوی آب ها است و با نيايش به درگاه اهورامزدا آرزوی بارش باران و سالی پر از فراوانی و شادی می کردند.
آنان در زمین تازه روییده و سرسبز و آکنده از انبوه گل و گیاهان بياباني به شادی، ترانه سرایی، پایکوبی، بازی های گروهی، بادبادک پرانی، سوارکاری، هماورد جویی جوانان، آب پاشی و آب بازی می پرداختند و با گرد آوری سبزه از دشت و کوه به پختن آش و خوراکی های ویژه مي پرداختند، که همه ریشه در فرهنگ زیبای ايراني دارد و آن شاد کردن، خنداندن و آشتی و در پي آن فروریختن اندیشه های پلید و تیره است.
بخشی دیگر از آیین های زيباي سیزده بدر با سرنوشت در پیوند است، برای نمونه: شگون (فال) گوش ایستادن، شگون گیری و به ویژه شگون کوزه، گره زدن سبزی و گشودن آن، بخت گشایی که در سمرکند (سمرقند) و بخارا رواج دارد ونمونه های پرشماردیگر...
hamazoor.ir
ابوریحان بیرونی در کتاب آثار الباقیه راجع به جشن تیرگان چنین میگوید :
هنگامی که افراسیاب پادشاه توران بر لشگر ایرانیان غلبه میکند ، منوچهر ( پادشاه ایران ) به جنگلهای مازندران پناه میبرد ، افراسیاب لشکر منوچهر را محاصره میکند و منوچهر به ناچار پیکی به نزد افراسیاب فرستاده و از او می خواهد که از کشور ایران به اندازه پرتاب یک تیر واگذارد و باقی را بگیرد ، افراسیاب با کمال میل این پیشنهاد را می پذیرد ، منوچهر فکر می کند که چه کسی را برای پرتاب تیر انتخاب کند تا اینکه یکی از فرشتگان خداوند به نام اسفندارمذ پیش منوچهر آمده و آرش را که مردی خدا پرست و دیندار بود و در یکی از غارهای کوه البرز مشغول عبادت بود نامزد اینکار می کند ، چنانکه در اوستا آمده است ، آرش را حاضر میکنند و منوچهر تیر و کمان را به او داده و می گوید تو باید به فرمان خداوند این تیر را پرتاب کنی و کشور ما را از چنگال اهریمن ( لشگر افراسیاب ) رها سازی ، آرش برهنه می شود و به بالای بلند ترین نقطه کوه رویان می رود و خطاب به مردم می گوید : ای مردم بدن من را ببینید که سالم است و در آن هیچ زخم و جراحتی وجود ندارد ، اما بدانید که هنگامی که من این تیر را رها کنم تکه تکه خواهم شد و خود را فدای شما خواهم کرد ، آرش کمان را می گیرد و با تمام نیرو آنرا می کشد بگونه ای که تمام رگهای بدنش بیرون می زنند و پاره پاره می شوند ، او تیر را رها می کند و خداوند به باد فرمان می دهد که تیرش را از کوه رویان بردارد و به شهر فرغانه ( شهری در خاور افغانستان کنونی که فاصله آن تا جای پرتاب تیر هزار فرسنگ بود ) ببرد ، تیر پس از چند روز حرکت در این شهر به درخت گردوئی برخورد می کند و این درخت گردو مرز بین ایران و توران می شود ، افراسیاب ناگزیر لشکر خود را از ایران بیرون می برد و ایرانیان آزاد میشوند .
این قضیه در روز سیزدهم تیر اتفاق افتاده بود و مردم این روز را جشن گرفتند و طی مراسمی آلات طبخ و تنورهای خود را ( که نشانه ای از دوران اسارت بود) شکستند و دیگی بزرگ فراهم کردند و هر کس هر چه که در خانه داشت از سبزی و نخود و حبوبات تا گوشت را در آن ریختند و آشی پختند و آنرا بین همه بخش کردند .
این جشن تا پیش از ظهور اسلام و حتی مدتی پس از آن در کشور ما بر پا می شد و طرفداران زیادی داشت ، اما پس از ظهور اسلام این جشن نیز به همراه دیگر آئین های زرتشتی منسوخ گردید و امروزه تنها در بین اقلیت زرتشتیان کشورمان این آئین برپا می شود .
سرچشمه ها :
1 _ آثار الباقیه ، ابوریحان بیرونی ، به کوشش اکبر دانا سرشت
2 – هنر ایران در دوران پارت و ساسانی ، گیریشمن ، برگردان بهرام فره وشی
3 – تاریخ ماد ، دیاکونوف ، برگردان کریم کشاورز
خوب این مطلب رو از وبسایتی به این آدرس برداشتم :
امتیاز : | نتیجه : 1 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 5 |
از دل افروز ترین روز جهان،
خاطره ای با من هست.
به شما ارزانی :
***
سحری بود و هنوز،
گوهر ماه به گیسوی شب آویخته بود .
گل یاس،
عشق در جان هوا ریخته بود .
من به دیدار سحر می رفتم
نفسم با نفس یاس درآمیخته بود .
***
می گشودم پر و می رفتم و می گفتم : (( های !
بسرای ای دل شیدا، بسرای
این دل افروزترین روز جهان را بنگر !
تو دلاویز ترین شعر جهان را بسرای !
آسمان، یاس، سحر، ماه، نسیم،
روح درجسم جهان ریخته اند،
شور و شوق تو برانگیخته اند،
تو هم ای مرغك تنها، بسرای !
همه درهای رهائی بسته ست،
تا گشائی به نسیم سخنی، پنجره ای را، بسرای !
بسرای ... ))
من به دنبال دلاویزترین شعر جهان می رفتم !
***
در افق، پشت سرا پرده نور
باغ های گل سرخ،
شاخه گسترده به مهر،
غنچه آورده به ناز،
دم به دم از نفس باد سحر؛
غنچه ها می شد باز .
غنچه ها می رسد باز،
باغ های گل سرخ،
باغ های گل سرخ،
یك گل سرخ درشت از دل دریا برخاست !
چون گل افشانی لبخند تو،
در لحظه شیرین شكفتن !
خورشید !
چه فروغی به جهان می بخشید !
چه شكوهی ... !
همه عالم به تماشا برخاست !
من به دنبال دلاویزترین شعر جهان می گشتم !
***
دو كبوتر در اوج،
بال در بال گذر می كردند .
دو صنوبر در باغ،
سر فرا گوش هم آورده به نجوا غزلی می خواندند .
مرغ دریائی، با جفت خود، از ساحل دور
رو نهادند به دروازه نور ...
چمن خاطر من نیز ز جان مایه عشق،
در سرا پرده دل
غنچه ای می پرورد،
- هدیه ای می آورد -
برگ هایش كم كم باز شدند !
برگ ها باز شدند :
ـ « ... یافتم ! یافتم ! آن نكته كه می خواستمش !
با شكوفائی خورشید و ،
گل افشانی لبخند تو،
آراستمش !
تار و پودش را از خوبی و مهر،
خوشتر از تافته یاس و سحربافته ام :
((دوستت دارم )) را
من دلاویز ترین شعر جهان یافته ام !
***
این گل سرخ من است !
دامنی پر كن ازین گل كه دهی هدیه به خلق،
كه بری خانه دشمن !
كه فشانی بر دوست !
راز خوشبختی هر كس به پراكندن اوست !
در دل مردم عالم، به خدا،
نور خواهد پاشید،
روح خواهد بخشید . »
تو هم، ای خوب من ! این نكته به تكرار بگو !
این دلاویزترین حرف جهان را، همه وقت،
نه به یك بار و به ده بار، كه صد بار بگو !
«دوستم داری » ؟ را از من بسیار بپرس !
« دوستت دارم » را با من بسیار بگو !
امتیاز : | نتیجه : 1 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 5 |
براي زيستن دو قلب لازم است
قلبي براي من
قلبي براي انساني كه مي خواهم
تا انسان را در كنارِ خويش حس كنم
انساني در كنارم
آينه اي در كنارم
تا :
در او بخندم
تا:
در او بگريم
(احمدشاملو)
امتیاز : | نتیجه : 1 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 5 |
نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی | که بسی گل بدمد باز و تو در گل باشی | |
من نگویم که کنون با که نشین و چه بنوش | که تو خود دانی اگر زیرک و عاقل باشی | |
چنگ در پرده همین میدهدت پند ولی | وعظت آن گاه کند سود که قابل باشی | |
در چمن هر ورقی دفتر حالی دگر است | حیف باشد که ز کار همه غافل باشی | |
نقد عمرت ببرد غصه دنیا به گزاف | گر شب و روز در این قصه مشکل باشی | |
گر چه راهیست پر از بیم ز ما تا بر دوست | رفتن آسان بود ار واقف منزل باشی | |
حافظا گر مدد از بخت بلندت باشد | صید آن شاهد مطبوع شمایل باشی |
یکی از ویژگی های ایران داشتن ذخیره گاه لاله واژگون هست درارتفاعات زاگرس. این گونه گیاهی زیبا رو فقط با حفظ محیط طبیعی میشه حفظ کرد. امیدوارم هر سال بیشتر از سال قبل به طبیعت احترام بگذاریم
آرزوی شادی شما در ایام نوروز و همه سال های طولانی عمرتون رو دارم .
شاد باشین
امتیاز : | نتیجه : 1 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 5 |
رفته بودم وبلاگ یکی از بچه ها . مطلب رو از وبلاگ اون برداشتم . وبلاگش هم هست: http://www.hdabir.com/aby/66-norooz.html
ز كوي يار ميآيد نسيم باد نوروزي از اين باد ار مدد خواهي چراغ دل برافروزي
حافظ
باد نوروز كه بوي گل و سنبل دارد لطف اين باد ندارد كه تو ميپيمائي
علم دولت نوروز به صحرا برخاست زحمت لشكر سرما ز سرما برخاست
مه من عيد تو مبارك باد عيدي عاشقان چه خواهي داد؟
عيدي و عيد ما مه رخ تست عيد ما بي رخ تو عيد مباد
دم عيسي است پنداري نسيم بادنوروزي كه خاك مرده باز آيد در او روحي و ريحاني
جهان از باد نوروزي جوان شد زمين در سايه سنبل نهان شد
ماه من چهره برافروز كه آمد شب عيد عيد بر چهرة چون ماه تو ميبايد ديد
وقت آن است كه باهم ره صحراگيريم كزدم باد سحر بوي بهار آمد و عيد
نوروز ماه فاخته و عندليب را در بوستان نوا گر و بر بط زن آورد
آمد بهار و گل شد و نوروز هم گذشت گردسرت نگشتم وامروزهم گذشت
بر آمد باد صبح و بوي نوروز به كام دوستان و بخت پيروز
مبارك بادت اين سال و همه سال همايون بادت اين روز و همه روز
خرّمي صحن باغ با تو خراميدن است فرّخي صبح عيد با تو صفا كردن است
مباركتر شب و خرمترين روز به استقبالم آمد بخت پيروز
دهل زن گر د و نوبت زن بشارت كه دوشم قدر بود امروز نوروز
ايّام بقا چو باد نوروز گذشت روز و شب مابه محنت وسوز گذشت
تا چشم نهاديم بهم ، صبح دميد تا ديده گشوديم زهم ، روز گذشت
نوروز تازه ميكند آئين باستان ايران نوخوش است بدين خلعت نوي
خجسته باد به ايران باستان نوروز كه يادگار ز جمشيد كامكار آمد
نوروز مينوازد روح از نسيم اسحار خورشيدميدرخشدبرچشمه هاي كهسار
دوشيزگان نوروز صف در چمن كشيده در بر قباي گلبرگ، بر سر كلاه گلنار
اسْعَد َ الله لَكَ العيد به شكرانه بيا كه مراديدن رخسارتوعيدي است سعيد
عيد كسي ز داغ عزيزان عزا مباد اي ساكنان كوي طرب عيدتان سعيد
فصل سرمارفت وعيدي آمدوخرم بهاري وهچهنوروزي،چهخوشعهدي،چهنيكوروزگاري
خوش و نكو ز پي هم رسيد عيد و بهار بسي نكوتر و خوشتر زپارواز پيرار
خوش آمدبادنوروزي به صبح ازباغ پيروزي به بوي دوستان ماندنه بوي بوستان دارد
سال مهت مبارك و روز وشبت به خير بختت بلند و گردش گيتي به كام باد
بس كه بدميگذرد زندگي اهل جهان مردم از عمر چو سالي گذرد عيد كنند
روز عيد آمد و هنگام بهار است امروز بوسه ده اي گل نورسته كه عيداست وبهار
خلق گيرند ز هم عيدي اگر موقع عيد جاي عيدي تو به من بوسه ده اي لاله عذار
شب عيد اي كمان ابرو از آنچشمو ازآن مژگان بيا تا تير همچشمي به ماه و اختر اندازيم
روز نوروز است سرو گل عذار من كجا است؟ در چمن ياران همه جمعند يارمن كجااست؟
سخن در پرده ميگويم چوگل از غنچه بيرون آي كه بيش از پنج روزي نيست حكم ميرنوروزي
شكوه عيدسلطاني است،ساقي جام جم برگير كه سلطان فلك را تاج خورشيد از سراندازيم
امتیاز : | نتیجه : 1 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 5 |
مطالب گذشته
» پادشاه فصل ها: پاییز »» چهارشنبه 14 مهر 1400
» یک روز خوب رو می سازیم... »» شنبه 02 مرداد 1400
» سال نو مبارک »» دوشنبه 02 فروردین 1400
» سیستم پر حجم آلمانی »» پنجشنبه 09 اسفند 1397
» ورزش »» پنجشنبه 17 آبان 1397
» تمرینات HIIT »» پنجشنبه 17 آبان 1397
» اسفند و حال ایران »» سه شنبه 01 اسفند 1396
» وقتی دوستت دارم می گویی »» شنبه 10 تیر 1396
» روز زن مبارک »» پنجشنبه 26 اسفند 1395
» محرم »» جمعه 16 مهر 1395