به یاد آزیتا میزبان

27 دي بود كه رفتم  وبلاگ گردي ، يهو چشمم خورد به اسم يكي از دوستام كه تو دانشگاه با هم آشنا شده بوديم. آزيتا ميزبان!!!! و نوشته هاي جورواجور!!!! چه حرفايي ؟! باورم نميشد.

اواخر مرداد بود كه با دوستم اعظم براي گرفتن مدرك تحصيلي رفتيم بيرجند. تو اتوبوس سوار شده بوديم و منتظر بوديم راه بيفته كه من زنگ زدم كبريا. احوال پرسي كه چطوري و اينا. گفتم از بچه  ها چه خبر ؟ گفت خبر نداري ؟ گفت آزيتا فوت شده... من هاج و واج موندم. پرسيدم كي؟ گفت آخر تير. گفت بچه ها همه اومدن خاكسپاريش اما من نتونستم. پرسيدم چرا؟ گفت به من گفتن قارچ سمي خورده...

تا صبح كه رسيديم بيرجند ذهنم درگير بود... آخرين باري كه تو خوابگاه ديده بودمش موقع امتحاناي پايان ترم بود. جلوي سوئيت 18 ، اتاقاي وسط سالن ، مث هميشه لبه پنجره نشسته بود و درس هم مي خوند. سرور هم گاهي تو سالن و گاهي كنار آزيتا جزوه به دست مي يومد و با هم حرف مي زدن و باز به درس ادامه مي دادن.

آزيتا جزو دخترايي بود كه هميشه لبخند به لب داشت. دختر آروم و مهربوني بود. زود گرم مي گرفت . وقتي عضو انجمن اسلامي شد اومد تو اتاقمون كه به فرشته يه جزوه بده و از زهرا يك جزوه بگيره كه بچه ها پرسيدن از انجمن اسلامي چه خبر ؟ گفت منحل شده. ما كلي خنديديم ،‌خودش هم خنديد. موقع امتحانا بود و ديگه وقت نشد بيشتر با هم حرف بزنيم.

آخرين باري كه من بعد از دانشگاه ديدمش همين جا تو مشهد بود. با يكي از دوستاش كه اسمشو فراموش كردم نشسته بودن راسته خيابون اقبال لاهوري . روي نيمكت درست زير سرديس اقبال لاهوري . اوايل تير 89 بود . طبق معمول گفتيم و خنديديم. حالش خوب بود. مث هميشه گرم ومهربون . اون روز من تازه از دفتر فني مهندسي بر مي گشتم خونه و خيلي خسته بودم. خداحافظي كرديم و ... اواخر مرداد من اين خبر رو شنيدم.

راستش غصه امروز من خيلي بيشتر از اون روز شده. خبر فوت آزيتا شنيدنش راحت تر بود تا امروز كه ديدم  آدمايي كه بويي از انسانيت و احساس نبردن از اون پلي دارن مي سازن كه به اهدافشون برسن. اي كاش دست من بود تا نشون بدم يك من ماست چقدر كره داره.آزيتا كسي نبود كه بخواد خودشو از بين ببره . تنها يك سايت ديدم كه در مورد آزيتا سعي كرد يادشو آلوده به اين مباحث نكنه و اون مطلب زير رو چاپ كرده بود:

 

خواهر آزيتا ميزبان، عضو سابق انجمن اسلامي دانشگاه بيرجند، خبر منتشر شده از سوي رسانه‌هاي حامي فتنه مبني بر خودكشي خواهرش را بي اساس و دروغ محض دانست.

خواهر آزيتا ميزبان، عضو سابق شوراي مركزي انجمن اسلامي دانشگاه بيرجند در گفت و گو با خبرنگار سياسي «شبكه خبر دانشجو» ضمن تكذيب خبر منتشر شده از سوي رسانه هاي حامي اقليت سبز مبني بر خودكشي خواهرش،‌ اعلام كرد وي به دليل مسموميت در كارگاه پرورش قارچ جان خود را از دست داده است.

وي با انتقاد از انتشار چنين اخباري، خواهرش را فردي با انگيزه و داراي انرژي مثبت معرفي كرد و افزود: خواهرم دانشجوي مهندسي كشاورزي ورودي سال 84 دانشگاه بيرجند بود و در سال 86 با عضويت در شوراي مركزي انجمن اسلامي اين دانشگاه به فعاليت هاي سياسي و تشكيلاتي مشغول شد.

وي با بيان اينكه تصور خودكشي وي حتي در ذهن افرادي كه از نزديك با وي در ارتباط بودند نيز وجود نداشت، ادامه داد: آزيتا پس از فارغ التحصيلي در يك كارگاه  پرورش قارچ به كشت و توليد قارچ مشغول شد و زماني كه درحال گند زدايي كارگاه كشت قارچ بود، بر اثر بي احتياطي مقداري سم وارد بدن وي شد و به واسطه همين امر جان خود را از دست داد.
در همين راستا، دوستان سابق وي در شوراي مركزي انجمن اسلامي دانشگاه بيرجند نيز با ابراز تاسف از خبر فوت مرحومه ميزبان، وي را شخصي فعال و داراي ارتباط اجتماعي قوي و مثبت توصيف كرده و از درج خبر فوت وي در غالب خودكشي در سايت هاي ضد انقلاب ابراز تاسف كردند.

اين در حالي است كه سايت هاي بيگانه با درج خبر خودكشي آزيتا ميزبان، وي را عضو شوراي مركزي انجمن اسلامي دانشگاه بيرجند دانسته و علت خود كشي وي را به دليل وجود فشارهاي اجتماعي و مشكلات تحصيلي اعلام كرده‌اند.

 

 


امتیاز : نتیجه : 1 امتیاز توسط 4 نفر مجموع امتیاز : 4

برچسب ها : نوشته شده توسط زینب ,

ارسال نظر

کد امنیتی رفرش


مطالب گذشته

» پادشاه فصل ها: پاییز »» چهارشنبه 14 مهر 1400
» یک روز خوب رو می سازیم... »» شنبه 02 مرداد 1400
» سال نو مبارک »» دوشنبه 02 فروردین 1400
» سیستم پر حجم آلمانی »» پنجشنبه 09 اسفند 1397
» ورزش »» پنجشنبه 17 آبان 1397
» تمرینات HIIT »» پنجشنبه 17 آبان 1397
» اسفند و حال ایران »» سه شنبه 01 اسفند 1396
» وقتی دوستت دارم می گویی »» شنبه 10 تیر 1396
» روز زن مبارک »» پنجشنبه 26 اسفند 1395
» محرم »» جمعه 16 مهر 1395

قالب وبلاگ
گالری عکس
دریافت همین آهنگ

قالب وبلاگ