در سایه ی این سقف ترک خورده نشستیم
بی حوصله و خسته و افسرده نشستیم
خاموش چو فانوس که در خویش خمیده است
پیچیده به خود با تن تا خورده نشستیم
یک بار به پرواز پری باز نکردیم
سر زیر پر خویش فرو برده نشستیم
بر سنگ مزار دل خود مرثیه خواندیم
یک عمر به بالین دل مرده نشستیم
بر گرده ی ما خاطره ی خنجر یاران
با جنگلی از خاطره بر گرده نشستیم
آیینه هم از دیده ی تردید مرا دید
با سایه ی خود نیز دل آزرده نشستیم
برخاست صدا از درو دیوار ولی ما
با این همه فریاد فرو خورده نشستیم
قیصر امین پور
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
مطالب مرتبط
اسفند و حال ایران
وقتی دوستت دارم می گویی
رمضان-تامل وتامل وتامل
ماه رمضان: چه کسانی در ماه رمضان چاق می شوند؟
یارانه
سیزده به درررررررررررررررررررررررررررر
یامقلب القلوب و الابصار
سکوت : سرشار از نگفته هاست
چو ایران نباشد تن من مباد
نه از رومم نه از زنگم/ همان بی رنگ بی رنگم