برای خواب معصومانه ی عشق کمک کن بستری از گل بسازیم
برای کوچ شب هنگام وحشت کمک کن با تن هم پل بسازیم
کمک کن سایه بونی از ترانه برای خواب ابریشم بسازیم
کمک کن با کلام عاشقانه برای زخم شب مرهم بسازیم
بزار قسمت کنیم تنهاییمونو میون سفره ی شب تو با من
بزار بین منو تو دستای ما پلی باشه واسه از خود گذشتن
تو رو میشناسم ای شبگرد عاشق تو با اسم شب من آشنایی
از اندوه تو و چشم تو پیداست که از ایل و تبار عاشقایی
تو رو میشناسم ای سر در گریبون غریبگی نکن با هق هق من
تن شکستتو بسپار به دست نوازشهای دست عاشق من
به دنبال کدوم حرف و کلامی سکوتت گفتن تموم حرفاست
تو رو از تپش قلبت شناختم تو قلبت قلب عاشقای دنیاست
تو با تنپوشی از گلبرگ و بوسه منو به جشن نور و آینه بردی
چرا از سایه های شب بترسم تو خورشید و به دست من سپردی
کمک کن جاده های مه گرفته من مسافر و از تو نگیرن
کمک کن تا کبوترهای خسته روی یخبستگی شاخه نمیرن
کمک کن از مسافرای عاشق سراغ مهربونی رو بگیریم
کمک کن تا برای هم بمونیم کمک کن تا برای هم بمیریم
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
مطالب مرتبط
پادشاه فصل ها: پاییز
یک روز خوب رو می سازیم...
روز زن مبارک
محرم
باز باران
من برگشتم :)
و اما بهمن ماه ...
آرامشم تویی
اثرات سرب در بدن انسان
نفسم بند نفس های کسی هست که نیست