16 مهر- 5 روز تا روز تولد من باقیست

love

از خدا زیاد می پرسم: تولد من برای چی بود؟ و جوابش رو شاید گاهی تو روزمرگی هام فراموش کردم...

یادم نیست شب بود یا روز، یادم نیست اولین چیزی که دیدم یا اولین کسی که دیدم ، چی یا کی بود،

یادم نیست اولین صدایی که شنیدم صدای چی بود...

یادم نیست چطور اولین گام رو برداشتم ...

یادم نیست چی شد که شروع کردم به فهمیدن زبان و خودم صحبت کردم...

یادم نیست...

من از تولدم تا ۵ سالگیم هیچ چیزی به خاطر ندارم

اما یادم هست که خدا سایه پدر و مادر رو روی سرم قرار داد که اگرچه ۲۹ سال هست که هنوز به تفاهم نرسیدیم اما وجودشون باعث دلگرمی منه

یادم رفت هر روز بهش بگم شکرت که هستی و شکرت که هستن

یادم رفت ، بهت بگم که تو اوج عاشقی تو بال پرواز منی

ای سحر سرود من ،

ای همه تار و پود من ،

بار دگر مرا ببخش،

یادم رفت ، یادم رفت

...

یادم رفت بپرسم از : حال و احوال دلم

یادم رفت نظر کنم : به غصه و حال دلم

ای تو هم توان من

توان بی نشان من

بار دگر مرا ببخش

یادم رفت یادم رفت


امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

درباره : تولدی دوباره ,

مطالب مرتبط
پادشاه فصل ها: پاییز
یک روز خوب رو می سازیم...
روز زن مبارک
محرم
باز باران
من برگشتم :)
و اما بهمن ماه ...
آرامشم تویی
اثرات سرب در بدن انسان
نفسم بند نفس های کسی هست که نیست

ارسال نظر

کد امنیتی رفرش


مطالب گذشته

» پادشاه فصل ها: پاییز »» چهارشنبه 14 مهر 1400
» یک روز خوب رو می سازیم... »» شنبه 02 مرداد 1400
» سال نو مبارک »» دوشنبه 02 فروردین 1400
» سیستم پر حجم آلمانی »» پنجشنبه 09 اسفند 1397
» ورزش »» پنجشنبه 17 آبان 1397
» تمرینات HIIT »» پنجشنبه 17 آبان 1397
» اسفند و حال ایران »» سه شنبه 01 اسفند 1396
» وقتی دوستت دارم می گویی »» شنبه 10 تیر 1396
» روز زن مبارک »» پنجشنبه 26 اسفند 1395
» محرم »» جمعه 16 مهر 1395

قالب وبلاگ
گالری عکس
دریافت همین آهنگ

قالب وبلاگ