دستي را بپذير که
باز شدن را بهتر از مشت شدن بلد است
فردا همیشه میتازد
یك روز پیشتر از من؛
من میدوم به دنبالش،
او میكند حذر از من.
فردا چهگونه معناییست؟
تا میرسم به او، رفته است:
یعنی شدهست پسفردا
پنهان و بیخبر از من!
دیروز را و فردا را
امروز حدّ فاصل نیست-
یعنی كه حال میگیرد
این حالِ دربهدر از من.
ابری كه زهر میبارد
در خاطرم گذر دارد:
آرام و خواب میدُزدد
هر شام و هر سحر از من
دل شور میزند دایم:
آینده، چون هیولایی،
تصویر چنگ و دندانش
خون میكند جگر از من.
آفاق شرق ویران شد-
كو چاره تا به كار آرم؟
دیوانه شد، گریزان شد
این عقل چارهگر از من!
این نخلِ خشك خواریزاد
فوارهی طلایی نیست؛
مشرقزمین چه میخواهد
جز این دو چشمِتر از من؟
فردا... هر آنچه بادا باد!
تا كی برآورم فریاد؟
عمری پدر در آورده
فردای بیپدر از من!
باشد... ولیك، بیتردید،
فردا كه بَردَمَد خورشید،
در كار چاره خواهی دید
هنگامهیی دگر از من:
سنگی ز دل توانم ساخت؛
خواهم به پای او انداخت-
فردا دگر نخواهد تاخت
یك گام پیشتر از من.
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
مطالب مرتبط
سال نو مبارک
میزان- موسسه ای که با شایعه به مرز ورشکستگی می رود
بیاندیشیم...
سال نو مبارك
جز - محسن چاووشی عزیز
یاد باد آن روزگاران یاد باد :)
انسان خوب
shahin021
شروع انتخاب رشته سراسري
مسابقات جهانی والیبال : ایران و زیباترین بازی هاش