از زبان يه دوست

 

گفت:‌

چند روز پيش دستم بريد. محلش نذاشتم. زياد پيش مي اومده كه دستمو بريدم ... چند وقت پيش حالم بد بود....

گفت: 

جواب آزمايشم هر بار مشكوك بود به سرطان هيچوقت قطعي نبود،‌هميشه رو مرز بودم كه بيمارم يا سالم...

نمي دونم چند وقت پيش جواب آزمايشمو گرفتم وديدم سالمم. از خوشحالي تا صبح نخوابيدم. از اينكه ديگه از ضعف و خستگي و دارو خبري نيست داشتم بال در مي آوردم. برنامه هامو طولاني مدت نوشتم. براي چندين سال آينده برنامه ريزي كردم و شروع كردم بيشتر از هر وقت ديگه به فعاليت تو زمينه هايي كه دوس داشتم. 

گفت:‌چندروز پيش دستم بريد... خيلي سطحي اما خونريزيش بند نيومد. دفعه اول نبود كه اينطور مي شد... وقتي كه مشكوك بود اين اتفاق مي افتاد... اونوقتا كه جواب آزمايش بيشتر كفه ترازوش رو به بيماري بود تاسلامتي... 

آره اين اتفاق افتاده... 

گفت:‌ديروز از نگراني رفتم آزمايش دادم ، جواب رو اورژانسي بهم دادن...

گفت: 

سرم سوت كشيد... 

 بيمارم... !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

دوباره بيمارم... ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

چشام بسته شد، قلبم به درد اومد... 

زندگي شايد 

يعني 

رفتن 

اما

تعبيري دارم من از مرگ 

زندگي يعني 

لذت ترس از مرگ 

زندگي يعني 

شاد بودن از بودن 

زندگي يعني 

فكر بودن بودن 

زندگي يعني 

نترسيدن 

و شايد اين است 

كه ما مي ترسيم:

زندگي را نمي فهميم 

.

خواب دارم . ايام به كام 

حق نگهدار 


امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

درباره : تولدی دوباره ,

مطالب مرتبط
پادشاه فصل ها: پاییز
یک روز خوب رو می سازیم...
روز زن مبارک
محرم
باز باران
من برگشتم :)
و اما بهمن ماه ...
آرامشم تویی
اثرات سرب در بدن انسان
نفسم بند نفس های کسی هست که نیست

ارسال نظر

کد امنیتی رفرش


مطالب گذشته

» پادشاه فصل ها: پاییز »» چهارشنبه 14 مهر 1400
» یک روز خوب رو می سازیم... »» شنبه 02 مرداد 1400
» سال نو مبارک »» دوشنبه 02 فروردین 1400
» سیستم پر حجم آلمانی »» پنجشنبه 09 اسفند 1397
» ورزش »» پنجشنبه 17 آبان 1397
» تمرینات HIIT »» پنجشنبه 17 آبان 1397
» اسفند و حال ایران »» سه شنبه 01 اسفند 1396
» وقتی دوستت دارم می گویی »» شنبه 10 تیر 1396
» روز زن مبارک »» پنجشنبه 26 اسفند 1395
» محرم »» جمعه 16 مهر 1395

قالب وبلاگ
گالری عکس
دریافت همین آهنگ

قالب وبلاگ